loading...
رمضان
شهر رمضان ؟




میثم بازدید : 47 شنبه 22 تیر 1392 نظرات (0)

بر كودك واجب نيست بعد از آن كه بحد بلوغ رسيد روزه هاى كه در سال هاى قبل از بلوغش افطار كرده قضاء كند و مجنون و كسى هم كه مدتى در حال بيهوشى بوده واجب نيست روزه هاى ايام عذر را قضا كنند و همچنين بر كافر اصلى و امّا كافر غير اصل يعنى مسلمانيكه مدتى مرتد شد و دوباره برگشت بايد روزه هاى زمان ارتداد را قضاء كند و نيز بر حائض و نفساء واجب است روزه هاى ايام عذر را قضاء نمايد هر چند كه قضاء نمازهاى آن ايام واجب نيست.

اگر كسى قبل از ظهر به حدّ بلوغ برسد هر چند چيزى نخورده باشد و مفطرى انجام باشد روزه آن روز بر او واجب نيست و همچنين است كه كسي كه نيّت روزه مستحبى كرده و در اثناء روز به حد بلوغ رسيده باشد پس اين دو نفر اگر روزه آن روز را خورده باشند قضائش بر آنان واجب نيست هرچند كه به احتياط نزديك تر است.

كسي كه روزه اش به خاطر  مستى فوت شده قضاء آن بر او واجب است حال چه اين كه شراب مسكر را به منظور مداوا خورده باشد و چه بوجه حرام نوشيده باشد بلكه نزديكتر به احتياط آنست كه حتى در صورتى هم كه قبل از نوشيدن شراب در هنگام نيمه شب نيّت روزه را كه كرده باشد و روزه را تا به مغرب رسانده باشد قضاء آن روز را بياورد.

كسي كه مخالف مذهب حق بوده و سپس مستبصر شده بر او واجب نيست روزه هائيكه در آن حال از او فوت شده واجب است قضاء كند.

در قضاء روزه واجب لازم نيست بفوريت انجام شود ولى به احتياط واجب جائز نيست از رمضان بعد تاءخير بيندازد و امّا اگر يكسال تاءخير انداخت از آن به بعد موسع مى شود.

در قضاء ترتيب و تعين اين كه امروز كدام روزه فوت شده را قضاء مى كنم لازم نيست پس اگر چند روز روزه از مكلّف فوت شده بهمان عدد روزهايى را روزه بگيرد به نيّت قضاء آن ايام كفايت مى كند هرچند معين نكند كه روز اول قضاء اولين روز فوت شده و روز دوم قضاء دومين روز همچنين تا آخر.

اگر دو ماه رمضان و يا بيشتر روزه از او فوت شده باشد مخير است بين اين كه اول ماه رمضان اول را قضا كند و يا اول رمضآن هاى بعد را بله اگر قضا رمضان همين سال را با قضا رمضان سال قبل را بعهده دارد و وقت براى به جا آوردن قضا هر دو رمضان را ندارد به احتياط واجب بايد قضا رمضان همين سال را نيّت كند واگر عكس اين عمل كند ظاهرا قضاء رمضان قبلى را كه گرفته صحيح است وبراى رمضان امسال كه ديگر وقت ندارد قضاء كند بايد كفاره تاءخير بپردازد.

اگر بعلت بيمارى و يا حيض و نفاس روزه رمضان امسال را مكلّف فوت شود و قبل از آن كه آن را قضا كند از دنيا برود قضاء آن واجب نيست هرچند كه مستحب است برايش نائبى را استيجار كنند.

اگر به خاطر  عذرى روزه ماه رمضان و يا بعضى از ايام آن از او فوت شد و عذر او تا رمضان ديگر ادامه يافت اگر عذرش بيمارى بوده قضاء آن را وى ساقط مى شود و تنها بعهده او است كه از هر روزى يك مد((يعنى يك چارك ))طعام كفاره دهد و انجام قضاء كافى از كفاره نيست و امّا اگر غير از مرض بوده به طور مثال سفر و نظير آن بوده اقوى اين است كه تنها قضاء بر او واجب است و همچنين است جائيكه علت فوت شدن بيمارى بوده ولى علت تاءخير عذرى ديگر و يا بعكس علت فوت به طور مثال سفر بوده و علت تاءخير عذرى ديگرى و يا بعكس علت فوت به طور مثال سفر بوده و علت تاءخير بيمارى كه در هر دو صورت قضاء بر او واجب است لكن سزاوار آنست كه احتياط را ترك نكند يعنى هم قضاء را بياورد و هم كفاره را بپردازد مخصوصا در جائيكه عذر سفر بوده باشد و همچنين صورت عكس.

اگر روزه همه رمضان و يا بعضى از روزهاى آن بدون عذر بلكه عمدا از او فوت شده و تا رمضان ديگر قضاى آن را نياورده باشد علاوه بر كفاره افطار عمدى واجب است براى هر روز يك مد طعام كفاره دهد و در زمآن هاى بعد آن ها را قضاء كند و همچنين اين كفاره به روزى يك مد واجب است در جائيكه روزه اش به خاطر  عذر موجه فوت شده و بعد از رمضان عذر برطرف شده باشد و عذرى ديگر پيدا نشده باشد و مكلّف در انجام قضاء آن سستى كرده باشد تا رمضان ديگر فرا رسد و امّا اگر بعد از برطرف شدن عذر تصميم داشته باشد روزه هاى فوت شده را قضاء كند لكن عذر موجه ديگرى در تنگى وقت پيدا شده باشد احتياط واجب آن است كه در اينجا نيز هم كفاره بدهد وهم در زمآن هاى بعد قضاء كند.

كفاره تاءخير به خاطر  تكرار سالها مكرر نمى شود پس اگر سه روز از سه رمضان متوالى از او فوت شده و قضاء آن را نياورده باشد يك كفاره براى يك روز رمضان اول مى دهد و يكى براى يكروز رمضان دوم و امّا براى رمضان سوم فقط قضاء آن را به جا مى آورد مگر آن كه قضاء آن را نيز تاءخير بيندازد تا رمضان چهارم فرا رسد كه اگر چنين كند يك كفاره ديگر براى يكروز رمضان سوم مى دهد.

جائز است مكلّف كفاره چند روز از يك رمضان و ياچند رمضان را به يك فقير بدهد و لازم نيست بهر فقيرى تنها يك مد بپردازد.

جائز است در قضاء رمضان مادام كه وقت آن تنگ شده اين كه مكلّف روزه اش را تا ظهر نشده بشكند و امّا بعد از ظهر شكستن آن حرام و بلكه موجب كفاره است هرچند كه امساك در بقيه روز واجب نيست وكفاره شكستن قضاء رمضان اطعام ده مسكين و بهر مسكينى يك مد طعام است واگر تمكن مالى ندارد كفاره اش سه روز روزه گرفتن است.

روزه مانند نماز است كه اگر از كسى فوت شود و او از دنيا برود ولى او بايد قضاء آن را به جاى آورد حال علت قضاء شدن آن هر چه مى خواهد باشد بله بعيد نيست بگوئيم در صورتي كه ميت از در طغيان نماز و روزه را ترك كرده بر ولى او واجب نباشد ولكن احتياط وجوب آنست بلكه نبايد اين احتياط ترك شود البته اين وجوب قضاء بر ولى در روزه هائى است كه فوت آن موجب قضاء بوده وامّا در روزه هايى كه قضاء آن بر خود او واجب نبوده ولى نيز واجب نيست بنابراين اگر به خاطر  عذر موجه روزه اش را خورده در بين همان رمضان مرده و يا همان عذرش ادامه يافته تا رمضانى ديگر قضاء آن بر ولى او واجب نيست چون درچنين فرضى قضاء ساقط است و در اين مسئله هيچ فرقى نيست بين اين كه ميت بمقداريكه بتوان به نيّت او صدقه داد مالى به جاى گذاشته باشد و يا نگذاشته باشد هرچند كه در صورت اول نزديكتر به احتياط آن است كه با رضايت ورثه هم برايش تصدق دهند و هم روزه هاى فوتيش را قضاء كنند ودر بحث قضاء نماز پاره اى فروع كه مربوط به اينجا نيز مى شود گذشت.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 16
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 15
  • بازدید امروز : 22
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 22
  • بازدید ماه : 22
  • بازدید سال : 31
  • بازدید کلی : 1,661